دست نوشته های پایه ی دهم تجربی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    ایستا ده ام،ایستاده ای،ایستاده ایم،جنگلیم،تن به صندلی شدن نمی دهیم

    خلسه ی دشمن

    دوباره تانکی دیگر و جنگی دیگر آغاز می شود.مردم دیگر از این همه جنگ و خونریزی خسته شده اند ،آزادی بیان ندارند،خواب هم ندارند چون این دشمن بی رحم است که کودکی را که آرزوی دیرینه اش را بر روی آسمان پر ستاره می کشد ولی ناگهان این رژیم ،این دنیای بچگانه را ویران میکند و در نتیجه مرگ پدر را بر او تحمیل می کند .

    صبح روزی دیگر است ،فرزندان با سنگ هایی در دستان کوچکشان در کوچه های شهر با دشمن می جنگند اما این تانک ها با خشونت از روی فرزندان کوچک می گذرد.

    در یک سوی شهر ،مادری داغدار پسرش است،در سویی دیگر کودکی خردسال به جای دیدن پدرش،عکس پدرش را بغل میکند و در سویی دیگر پیرمردی بر زمین افتاده و اسراویلی ها به آسانی از رویش می گذرند .

    این روند ادامه دارد ولی یکباره شهر زنده می شود،مردمان از خواب غفلت بیدار می شوند؛چرا که دیگر تحمل از دست دادن عزیزان و خانه به دوشی دوباره را ندارند.مردو زن پیرو جوان و دخترو پسر و کوچک و بزرگ ،همگی دست در دست هم می دهندتا کشور را از بار ظلم و ستم بیرون کنند.

    صبح روز بعد که دشمن با ابزار جنگی هنگفتی به شهر باز میگردد،با صحنه ای باور نکردنی روبه رو میشود ؛صحنه ی اتحاد و همبستگی ملت و عزم و اراده ی یک ملت.

    دشمن عقب نشینی میکند و مردمان این کشور با ابزار جنگی ساده نظیر سنگ و چوب به مبارزه و بیرون راندن آنها می پردازند و کشور آزاد می شود .همه خوشحالند و شورو شادی وصف نشدنی تمام کشور را فرا میگیرد.

    و اینک تنفس درختان و گیاهان شروع می شود و گل های رنگین باری دیگر به بتغچه ی زندگی بر می گردند و آسمان آبی و آسمان آرزو های کودکان دوباره شکل میگیرد و ابر های تیره از دلهای مردمان زدوده می شود و پنجره ی امید به سوی مردم باز میشود.

    نویسنده:نگین یحیی زاده

    دست نوشته دانش آموزان ۱۳آبان ممقان...
    ما را در سایت دست نوشته دانش آموزان ۱۳آبان ممقان دنبال می کنید

    برچسب : دست نوشته های زیبا,دست نوشته های عاشقانه,دست نوشته های غمگین, نویسنده : 0avazghalam4 بازدید : 104 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 0:15